-
حسرت همه چی به دلت میمونه، یه عمر، میدونم
شنبه 19 اسفند 1396 09:43
خب، باید واقع بین باشم، تو رفتی خیلی وقته و اگر بخوام خیلی بیشتر واقع بین باشم، باید قبول کنم از اولش هم نبودی: همون وقتهایی که به جای اینکه کنار من بشینی، می نشستی روی مبل تکنفره و از دلمشغولی هات می گفتی. نبودی اون موقعها که من تو یک قدمی تو رو اون مبل بزرگه تا حسرت آغوشت بودم، تو حسرت اتوبان گردی با تو، خوردن یه...
-
همه ش دروغه
جمعه 18 اسفند 1396 08:50
با یاد چشمهای تو مستم، دروغ نیست اینکه هنوز فکر تو هستم دروغ نیست اینکه از آن زمان که دلم را نخواستی درخود هزاربار شکستم دروغ نیست اینکه هنوز رد تو در شعرهای من عمری به انتظار نشستم دروغ نیست آن وقتها که هرشب و هر روز و ماه مست "با چشمهات، خانه مردی سیاه مست" آن روزها که مستی ما بادوام بود چشمم همیشه منتظر...
-
معشوق هرزه
پنجشنبه 17 اسفند 1396 09:59
راست می گفتی: از من باید گذشت که معشوقه بودن را بلد نیستم. بلد نیستم برایت عطرهای مارکدار بزنم که بویش تا چند سال بعد از بینی ات نرود. بلد نیستم برایت کادوهای گران گران بخرم. نمی توانم دوستان جنس مخالفمان را به یک مهمانی شبانه دعوت کنم، تو را جلو چشم همه شان ببوسم تا به این جسارت عاشق بودنم حسادت کنند. نمی توانم بعد...
-
تو اینجایی
چهارشنبه 16 اسفند 1396 11:46
درماندگی یعنی تو اینجایی، من هم همین جایم، ولی دورم تو اختیار زندگی داری، من زندگی را سخت مجبورم ( علیرضا آذر)
-
فقط اگه برمیگردی که واسه همیشه باشی
سهشنبه 15 اسفند 1396 14:01
برگشتن به یک رابطه به ظاهر مرده که سخت نیست؛ یکهو از پشت بروید، دست تان را دور چشمانش بگذارد، مکث می کند، چشمانش خیس می شود، ناخودآگاه می گوید: "تو"؟ به همین راحتی. شاید باورش سخت باشد، ولی آدمی که عاشق باشد، هنوز هم دیوانه دقیقه های بودنتان است. (سهیل هدایتی)
-
آدم تر
دوشنبه 14 اسفند 1396 10:12
پیدا بکن یک آدم آدم تری را و شانه های محکم و محکمتری را آقای خوبی که دلش سنگی نباشد معشوقهای دوستت دارم تری را من را رها کن، هر چه می خواهی تو داری از دست خواهی داد چیز کمتری را با گیسوانت باد بازی کرد و رقصید و زد رقم آینده درهم تری را تو آخر این داستان باید بخندی پس امتحان کن عاشق بی غم تری را من می روم آرام آرام...
-
عشق ماندگار من
یکشنبه 13 اسفند 1396 08:00
اسفند... می دانی قشنگی اسفند به چیست؟ میان شلوغی و همهمه قبل از تحویل سال، میان خانه تکانی و هزار کاری که باید انجام بدهی، روزی لابلای تقویم اسفند ماه بین هزاران کتاب و وسیله ای که دورت ریخته و در حال تمیز کردنی، برای لحظه ای نگاهت قفل می شود، دختری در عکسی قدیمی بهت لبخند می زند. "خاطراتی که بوی خاک گرفته...
-
وقتی برگردی
شنبه 12 اسفند 1396 15:00
یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستم از صبر ویرانم، ولی چشم انتظارت نیستم یک روز میآیی که من نه عقل دارم، نه جنون نه شک به چیزی، نه یقین، مست و خمارت نیستم شب زنده داری می کنی، تا صبح زاری می کنی تو بیقراری می کنی، من بیقرارت نیستم پاییز تو سر می رسد، قدری زمستانی و بعد گل می دهی، نو می شوی، من در بهارت نیستم زنگارها...
-
من بی تو
جمعه 11 اسفند 1396 08:00
سرما خوردهباشی، از سر شب افتاده باشی روی دنده نق زدن، مثل آن وقتها که دلت می گرفت و به جای همه دردهایت مرا نمی خواستی. صبوری کنم تا غر زدنهایت تمام شود و آرام بگیری. دراز کشیده باشی روی تخت، بنشینم کنارت، آرام دستان نرم کوچکت را ببوسم، آرام نگاهم کنی. لبخند بزنی، از همان لبخندها که سرشارم می کند از خورشیدهای همیشه....
-
تصویر
پنجشنبه 10 اسفند 1396 14:51
با خودم بدون تو چکار کنم؟ می دونی چی پیش رومونه، ولی چه جوری باید ازش فرار کنم؟ هر چی که پشت سرت یه روز شکست ساختنش شاید یه عمر طول بکشه گاهی هر کاری کنی، فایده ای نداره مثه اولش نمی تونه بشه هر دفه برای روبرو شدن با دردم دنبال اونی که می شناختم ازت می گردم روبروی من یه تصویر هزارتیکه شده ست که با هر بار رفتنت یه تیکه...
-
باید بمونی تو زندگیم
چهارشنبه 9 اسفند 1396 08:00
تو این روزاى آخر سال هر کسی تو زندگیش چندتا آدم اضافى داره که باید بیرون بندازه، چندتا دندون لق شده که باید کنده بشن. همه خونه تکونى می کنن و گردهاى وسایلشون رو می گیرن. می خوام به دلم یه تکون بدم که هر چى چرک و آدم گندیده ست رو از زندگیم بیرون کنم، ولى این دل یه نفر رو تا ابد تو خودش نگه میی داره. هر چقدر هم که بد...
-
امن آغوشت
سهشنبه 8 اسفند 1396 14:11
نگاه می کنم از غم به غم که بیشتر است به خیسی چمدانی که عازم سفر است من از نگاه کلاغی که رفت، فهمیدم که سرنوشت درختان باغمان تبر است به کودکانه ترین خوابهای توی تنت به عشقبازی من با ادامه بدنت به هر رگی که زدی و زدم به حس جنون به بچه ای که توام، در میان جاری خون به آخرین فریادی که توی حنجره است صدای پای تگرگی که پشت...
-
دوستت دارم مثل...
دوشنبه 7 اسفند 1396 09:13
فقط ادعا می کرد دوستت دارم، بدون تو نمی توانم، بدون تو می میرم، ولی با یک تلنگر، با یک بدقولی رفت. آخر معنی دوستت دارم را نمی دانست. می خواست به زور این کلمات را داشته باشد، می خواست به زور از آن خودش کند. دوستت دارم مثل یک پیراهن چهارخانه رنگی ست که نمی شود تن هر کسی کرد. آدمها گاهی به اشتباه آن را به تن می زنند که...
-
بشنو
یکشنبه 6 اسفند 1396 14:36
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه رسان من و توست گوش کن، با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست ! گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید همه جا زمزمه عشق نهان من و توست گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ار نه ای بسا باغ و...
-
بهونه لبخند
شنبه 5 اسفند 1396 15:53
هر کجا که می خواهی سفر کن، هر کجا که می خواهی بمان، بنشین، اصلاً هر کار که دلت می خواهد، بکن، اما این را هم بدان اسفند وقت ورق زدن و فکر کردن به خاطرات کهنه ات نیست؛ اسفند تنها زمان عبور کردن و رد شدن است از تمام آنچه دیده ای، شنیده ای و گذر کرده ای، اسفند زمان همیشه عبور کردن است، نه دوباره به یاد آوردن. باید از یاد...
-
نمیخوای... زور که نیست
جمعه 4 اسفند 1396 09:34
تو نمی خواهی عزیزت بشوم، زور که نیست یا نگاهم بکند چشم تو، مجبور که نیست شده یک روز بیایی به دلم سر بزنی؟ با توام! خانه تنهایی من دور که نیست آنکه با دسته گلی حرف دلش را می زد پردرد است، ولی مثل تو مغرور که نیست نازنین! عشق که نه، اخم شما قسمت ماست عاشقی های تو با این دل رنجور که نیست تو مرا دیدی و از دور به بیراهه...
-
دلخوشی جمعه هام
پنجشنبه 3 اسفند 1396 09:29
آلبومی دارم پر از عکسهای تو که فقط پنجشنبه ها بازش می کنم و می نشینم به تماشایت. قهوه ای را تلخ می نوشم و با شیرینی نگاهت خودم را به جمعه ای دیگر می رسانم. تو تنها دلخوشی پنجشنبه های منی. (فرشته رضایی)
-
دلم لک زده واسه ت
چهارشنبه 2 اسفند 1396 13:31
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد غزل و عاطفه و روح هنرمندش را از رقیبان کمین کرده عقب می ماند هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر هر که تعریف کند خواب خوشایندش را مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد مادرم تاب ندارد غم فرزندش را...
-
فقط واسه تو
سهشنبه 1 اسفند 1396 13:47
گاهى اگر تمام مردهاى شهر خریدار ناز تو باشند، تو فقط دلت مى خواهد براى یک نفر خانومى کنى، براى یک نفر زن باشى، براى یک نفر عطر بزنى، براى یک نفر لبخند بزنی و یک تنه چه قیامتى به پا مى کنى، اگر آن یک نفر که باید، باشد. (فرزانه صدهزاری)
-
رها
دوشنبه 30 بهمن 1396 09:21
با آنکه بی دلیل رها می کنی مرا آنقدر عاشقم که نمی پرسمت چرا در پیچ و تاب عشق به معنای هجر نیست رودی ز رود دیگر اگر می شود جدا خون می خوریم در غم و حرفی نمی زنیم ما عاشق توایم، همین است ماجرا خوش باد روح آنکه به ما با کنایه گفت گاهی به قدر صبر بلا می دهد خدا! حق با تو بود، هر چه بکوشد، نمی رسد شیر نفس بریده به آهوی...
-
روز عشق
یکشنبه 29 بهمن 1396 11:17
روزش مهم نیست، دلبر جان! تا وقتی قاصدکها در آسمان می رقصند، تا وقتی آسمان عطر باران دارد، تا وقتی شکوفه های نرگس لبخند می زنند و درجهان ترنم زیبای عشق شنیده می شود، من کنارت می مانم، می مانم تا قاصدکها به دستانمان برسند، می مانم تا باران شاهد بوسه هایمان باشد، می مانم تا نرگسی های چهارراه ها پژمرده نشوند. روزش که مهم...
-
همیشه دوستت دارم
شنبه 28 بهمن 1396 15:12
لبت نه گوید و پیداست می گـوید دلت آری که با من دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری دلت می آید آیا از زبانی اینهمه شیرین تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟ نمی رنجم، اگر باور نداری عشق نابم را که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری چه می پرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من؟ مبادا لحظه ای حتی مرا اینگونه پنداری! تو را چون...
-
فکر کن به روز عشق
جمعه 27 بهمن 1396 11:50
فکر کن به روز عشق؛ روزی که کنارش باشی و کنارت باشد و بی دغدغه دوستش بداری و هیچکس نتواند دستانش را از تو بگیرد. فکر کن به روز عشق؛ به روزی که لبخندش سهم تو باشد و اندوه دوری رفته باشد از لحظه ها. فکر کن به روز عشق؛ روزی که اسمش را صدا بزنی و "جانم" بشنوی و بمیری از لذت دوست داشته شدن. فکر کن به روز عشق؛ روزی...
-
جگرگوشه م
پنجشنبه 26 بهمن 1396 14:01
ای سرو که بی سایه چنین سر به هوایی! در پای تو هرگز نرسیدم به نوایی خوارم، چه پسندی که به هر حال عزیزی؟ دردم، چه فرستی که به هر درد دوایی؟ دل نیز خدا را به صفا آینه گردان کز گردش چشم آینه گردان خدایی برخاست بلا تا که به بالای تو ماند ای فتنه به بالا! تو ندانم چه بلایی با چشم تو از هر دو جهان گوش گرفتیم ماییم و تو ای...
-
ولنتاینت مبارک، نیمه جانم!
چهارشنبه 25 بهمن 1396 15:12
ولنتاین بهانه است تا از گرمی دستانت شعر بسازم، با نگاهت مست شوم و از کنج لبانت جرعه جرعه بوسه بنوشم. ولنتاین بهانه است تا بار دیگر عشق را در آغوشت نفس بکشم. (سارا قبادی)
-
بیزارم هر کی غیر از من باهاته
سهشنبه 24 بهمن 1396 11:45
از زندگی، از هر که با تو هست، بیزارم حالا برو، حالا که خیلی دوستت دارم هر روز من کابوس یک رویای پنهانی ست نفرین به دنیایی که پایانش پشیمانی ست (پویا جمشیدی)
-
عاشقیامون
دوشنبه 23 بهمن 1396 15:14
مردها به عشق که مبتلا می شوند، ترسو می شوند، از آینده می ترسند، از کسی که بهتر از آنها باشد، از کسی که حرف زدن را بهتر بلد باشد، از کسی که جیبش پر پول تر باشد، از کسی که یکهو از راه برسد و حرفی را که آنها یک عمر دل دل کردند برای گفتنش، بی هیچ مکثی بگوید. برای همین دور می شوند، سرد می شوند، سخت می شوند و محکوم به عاشق...
-
شب
یکشنبه 22 بهمن 1396 08:57
می وزد باد سردی از توچال در سکوتی عمیق و رویاخیز برف و مهتاب و کوهسار بلند جلوه ها می کند خیال انگیز خاصه بر عاشقی که در دل خویش دارد از عشق خاطرات عزیز داند آن کس که درد من دارد خورده در جام شب شراب نشاط ساقی آسمان مینایی شهر آرام، خانه ها خاموش جلوه گاه سکوت و زیبایی نیمه شب زیر این سپهر کبود من و آغوش باز تنهایی در...
-
کمی محبت لطفاً
شنبه 21 بهمن 1396 08:29
زنها مثل گوشی موبایلند: یک روز با باتری پر به زندگی شما می آیند. رنگی و شاداب برایتان حرف می زنند، طنازی می کنند، هر کجا هر احتیاجی داشته باشید، به میزان توانایی شان برایتان کم نمی گذارند و تا آخرین نفسها همه جوره کنارتان هستند. این زن همیشه مقاوم از یک جایی به بعد با رفتار و نهایتاً با کلام آلارم می دهد که به اندازه...
-
تب تو
جمعه 20 بهمن 1396 10:38
آنچنانی که آمدی، گفتم: ماندنش را به ناز می خواهد دست بردم که آسمانت را... عشق آغوش باز می خواهد سخت مشغول ماندنت بودم قصد کردم بهار من باشی مزه کردم دهان سرخت را تا همیشه انار "من" باشی مادرم از تو باخبر شده بود بوسه هایی به روی پیرهنم قول دادم که باادب باشم حرف های نشُسته ای نزنم فکر کردم به لحن لبخندت این...