تو در من جا مانده ای بین مشتی از اتفاقات قشنگ که در کاسه کریستالی ذهنم می درخشی،
جا مانده ای میان احساسی بیدارشده بعد از یک خواب زمستانی،
جا مانده ای میان تار موهایم که هر شب برایم موسیقی عشق می نوازد،
جا مانده ای در من پشت قاب چشمانم که فقط عکسهای 2نفره نداشته مان را در خود جای می دهد،
جا مانده ای در من میان هزاران واژه در پس سکوت سردم، لابلای دفتر شعرم و بین سپیدهای نابالغم.
تو در من جا مانده ای
و هر شب در آغوش نداشته ات به خواب می روم
و هر صبح دوباره با تو طلوع می کنم.
(سارا قبادی)