عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی
عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

اینجوری حست میکنم

هرگز با چشمهای من خودت را تماشا نکرده ای تا بدانی چقدر زیبایی.

هرگز با گوشهای من خودت را نشنیده ای تا بدانی چه آرامشی توی صدایت ریخته.

هرگز با پاهای من با شوق به سمت خودت قدم برنداشته ای 

و هرگز با دستهای من دست‌ خودت را نگرفته ای.

تو هرگز با قلب من خودت را دوست نداشته ای 

و نمی دانی چگونه می شود عاشقت شد

و از این عشـق مُرد.

تو نمی دانی.

تو هیچ چیز نمی دانی.

(مانگ میرزایی)