عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی
عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

حسرتش

از خوابها پرید، از گریه شدید

اما کسی نبود، اما کسی ندید


از خواب می پرم، از گریه زیاد

از یک پرنده که خود را به باد داد


از خواب می پری، از لمس دستهاش

و گریه می کنی زیر ِپتو یواش


از خواب می پرم، می ترسم از خودم

دیوانه بودم و دیوانه تر شدم


از خواب می پری، سرشار خواهشی

سردرد داری و سیگار می کشی


از خواب می پرم، از بغض و بالشم

که تیر خورده ام، که تیر می کشم


از خواب می پری، انگشت هاش در...

گنجشک پر، کلاغ پر، ...پر، پرنده پر


از خواب می پرم؛ خوابی که درهم است

آغوش تو کجاست؟ بدجور سردم است


از خواب می پری، از داغی پتو

بالا می آوری، زل می زنی به او


از خواب می پرم تنهاتر از زمین

با چند خاطره، با چند نقطه چین


از خواب می پری، شبهای ساکت

مجبور ِعاشقی، محکوم رابطه


از خواب می پرم، از تو نفس نفس

قبل از تو هیچ وقت، بعد از تو هیچ کس


از خواب می پری، از عشق و اعتماد

از قرص کم شده، از گریه زیاد


از خواب می پرم، رؤیای ناتمام

از بوی وحشی ات لای لباسهام


از خواب می پری با جیرجیر تخت

از گرمی تنش، سخت است، سخت، سخت


از خوابها پرید در تخت دیگری

از خواب می پرم، از خواب می پری


چیزی ست در دلت، دردی ست در سرم

از خواب می پری، از خواب می پرم

(سیدمهدی موسوی)