عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی
عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

تو و ستم هات

شهر از هجوم خاطره هایت به من پُر است

بعد از تو شهر از من دیوانه دلخور است

 

از من که بین بود و عدم پرسه می زدم

تو بودی و کنار خودم پرسه می زدم

 

تو بودی و تمام غزلها، ترانه ها

من بودم و تمام ستمها، بهانه ها

 

من بودم و مجال شگفتی برای عشق

تو بودی و تحمل سخت بهای عشق

 

قلبم به خاطر تو مرا طرد کرده است

می سوزد از کسی که تو را سرد کرده است

 

از عشق رد شدی که من از ترس رد شوم

دیگر نمی توانم از این درس رد شوم

 

این بار آخر است برای خودم، نه تو

من پشت خط فاجعه عاشق شدم، نه تو

 

گرداب را درون خودت غرق می کنی

تو با تمام حادثه ها فرق می کنی

(افشین یداللهی)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد