دلم از درد بی دردی گرفته
دلم از هرچه دلسردی گرفته
از این رگبار سرد بی ترحم
از این بی داد و تنهایی گرفته
دلم از دوری یار وفادار
دلم از مرگ رویایی گرفته
از این محبس، از این زندان
از این حبس و از این میدان گرفته
دلم از تو، دلم از من و از ما
دلم از اینهمه غوغا گرفته
بیا تا با تو از شب من بمیرم
دلم از روز بی پایان گرفته
(؟)