تو را می بینم و انگار دارم خواب می بینم
گمانم من تو را هر بار دارم خواب می بینم
کنارت اتفاقات شگفت انگیز می افتد:
همین که هستی و انگار دارم خواب می بینم
همین که از در و دیوار دارد عشق می بارد
همین که از در و دیوار دارم خواب می بینم
همین که از سر شبهای من بی خوابی افتاده
همین که من ادامه دار دارم خواب می بینم
تو را ای اتفاق ظاهراً معمولی دنیا!
اگر خوابم، اگر بیدار، دارم خواب می بینم
(مهرداد نصرتی)