عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

با سنگها صدای مرا گوش می کنی

با زندگی همین که همآغوش می شوی

از خون دل نیامده غمنوش می شوی


می آیی و می آید و دل می دهید و بعد

یک روز می روی و فراموش می شوی


لبخند می زند به تو غم، گریه می کنی

تن می دهی به واژه، غزل پوش می شوی


از درد عشق می شنوی، بغض می کنی

از درد عشق می شنوی، گوش می شوی


با خود تمام عمر مرا دود کن، ببر

ای شمع روی کیک که خاموش می شوی!

(سیده تکتم حسینی)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد