تا وقتی که قلبتان نبض دارد، پای آدمهایتان باشید.
دل بدهید برای حال هم.
عاشقی کنید با هم.
چای عصرانه را همه دور هم باشید.
بی بهانه بخواهید صدای همقسم هایتان را بشنوید.
لبخند های هم را سنجاق کنید به تنتان که مبادا فراموش شود.
دلخوری ها را بگذارید اشک شوق دیدار بشوید و ببرد.
سر بگذارید روی سینه عزیز جانتان و صدای زندگی را بشنوید.
هرتپش، تصدقی ست که برای کنار هم بودنتان می زند.
روزی می رسد که دلتان برای همین نوشتن ها، صدا و لبخندها،
همین دستهایی که الان می شود گرفت
و بوسید،
تنگ می شود.
باید نگاهتان وصله تن هم باشد تا ابد.
(پریسا خان بیگی)