عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

بغلم کن

من یک "زنم"که کودک درونش هنوز هم شیطنت می کند،

هنوز هم دلش غش می رود برای نوازش مادرش

که هدیه گرفتن را به رسم دخترانگی اش هنوز هم دوست دارد.

خیالت راحت؛

هم مردانگی بلدم،

هم عرضه اش را دارم.

فقط نمی دانم چرا هر کار هم که می کنم،

آخرش محتاج آغوش مردانه توام.

لطفاً خیلی شیک و مردانه بغلم کن.

(نرگس صرافیان طوفان)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد