عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی
عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

همیشه دوستت دارم

لبت نه گوید و پیداست می گـوید دلت آری

که با من دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری


دلت می آید آیا از زبانی اینهمه شیرین

تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟


نمی رنجم، اگر باور نداری عشق نابم را

که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری


چه می پرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من؟

مبادا لحظه ای حتی مرا اینگونه پنداری!


تو را چون آرزوهایم همیشه دوست خواهم داشت

به شرطی که مرا در آرزوی خویش نگذاری


چه زیبا می‌شود دنیا برای من، اگر روزی

تو از آنی که هستی، ای معما! پرده برداری


چه فرقی می‌کند فریاد یا پژواک؟ جان من!

چه من خود را بیازارم، چه تو خود را بیازاری


"صدایی از صدای عشق خوشتر نیست"، حافظ گفت

اگرچه بر صدایش زخمها زد تیـغ تاتاری

(محمدعلی بهمنی)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد