عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی
عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

تب تو

آنچنانی که آمدی، گفتم:

ماندنش را به ناز می خواهد

دست بردم که آسمانت را...

عشق آغوش باز می خواهد


سخت مشغول ماندنت بودم

قصد کردم بهار من باشی

مزه کردم دهان سرخت را

تا همیشه انار "من" باشی


مادرم از تو باخبر شده بود

بوسه هایی به روی پیرهنم

قول دادم که باادب باشم

حرف های نشُسته ای نزنم


فکر کردم به لحن لبخندت

این تصور که دلبری بلدی

آسمان آسمان بغل داری

عاشقی های بهتری بلدی


دوستت دارم و حواست هست

مثل معشوقه های قاجاری

در تنت باغهای سیب و انار

دست از بوسه برنمی داری

 

سالها از تب تو می گذرد

من همانم که با دلت شادم

گر جهانی که رفته برگردد

دل به غیر از خودت نمی دادم

(مریم قهرمانلو)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد