عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی
عاشقانه های حلق آویز

عاشقانه های حلق آویز

تا خرمنت نسوزد، تشویش ما ندانی

فاصله

بین ما فاصله افتاده، نرو، دور نشو

می کشم ناز، ولی اینهمه مغرور نشو


قهر کافی ست، نزن زخم زبانی تازه

بیشتر از نمک زندگیم شور نشو


گرمی عشق به اندازه خورشید بیار

کرم شبتاب شدی، مدعی نور نشو


کاش آغوش تو گلدان بلورم باشد

شاخه گل شده ام، تیغه ساتور نشو


غار تنهایی خود را وسط شهر نساز

بین این بیخبران وصله ناجور نشو


قایق عاطفه گاهی هدفش صیادی ست

ماهی حوض دلم! وسوسه تور نشو


گرگ پیراهن مادر به تن خود کرده

قفل در باز نکن، حبه انگور نشو

(مجید افشاری)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد